ماه و مهر |
در پی حرکت مشاعره ایی چند تن از بلاگرهای فرهنگی و اجابت دعوت خواهرم،دوستم، همکارم خانم ملک محمد از دیوان شمس تبریزی حضرت مولانا ،شعری را تقدیم میکنم.. بزم شراب لعل و خرابات و کافری ملک قلندرست و قلندر از او بری گویی قلندرم من و این دلپذیر نیست زیرا که افریده نباشد قلندری تا کی عطارد از زحل ارد مدبری مریخ نیز چند زند زخم خنجری تا چند نعل ریز کند پیک ماه نیز تا چند زهره بخش کند جام احمری تا چند افتاب بتف مطبخی کند بازار تنگ دارد بر خلق مشتری تا چند اب ریزد دولاب اسمان تا چند اب نشف کند برج اذری تا چند شب پناه حریفان بد شود تا چند روز پرده درد بر مستری تا چند دی بر ارد از باغها دمار تا کی بهار دوزد دیباج اخضری زین فرقت و غریبی طبعم ملول شد ای مرغ روح وقت نیامد که بر پری وین پر شکسته پر خون خویش را سوی جناب مالک و مخدوم خود بری ای اب و روغنی که گرفتار امدی با انچه در دلست نگویی چه در خوری
[ جمعه 87/1/23 ] [ 7:18 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
[ پنج شنبه 87/1/22 ] [ 1:31 صبح ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
مسیح عزیز،سلام [ یکشنبه 87/1/18 ] [ 6:23 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
«"یادداشت های یک خبرنگار"» إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
عصر ظهور فرار رسیدن زوزه دجال لحظه به لحظه رساتر از کوچه پس کوچههای جهان به گوش میرسد. سلمان رشدی نطفهای در رحم استکبار بود که با مشت کوبنده خمینی کبیر (ره) سقط شد؛ البته رحم گرگهای سپاه سفیانی امروز آبستن تولههایی است که راه و رسم دین ستیزی را از اصحاب فیل فرا گرفتهاند. چند روزی است سپاه ابرهه زمان مسلح به فیلم « فتنه » سوار بر شبکه اینترنت به سوی کعبه دل بشریت تاخته است. آیا ابابیلهای امروز در این آخر الزمان گدازههای آتشین را برای رمی دین ستیزان در دست میفشارند. یادم میآید سالی را که مزین به نام پیامبر اعظم (ص) کردیم و ادعا داشتیم در راستا تحقق فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی برترسیم چهره واقعی پیامبر (ص) و دین مبین اسلام به هیچ وجه کوتاهی نخواهیم کرد "جیرت فیلدرز" نماینده مجلس هلند به روزنامه " دی بیرس" گفت: اسلام دین خشونت و بدرفتاری است و اگر محمد(ص) امروز زنده بود و نزد من میآمد، میتوانستم با رسوایی و بی آبرویی بخاطر تندروی هایی که دارد، او را از کشور اخراج کنم. این نماینده مجلس هلند همچنین گفته بود: اگر مسلمانان میخواهند در این کشور زندگی کنند باید قرآن را پاره کنند و به دور بیاندازند؛ در قرآن همه مسائل خشونت آمیز است. که در نهایت در سالی که به نام پیامبر(ص) مزین شد تا چهره واقعی اسلام و رافت اسلام به جهانیان معرفی شود فقط به صدور چند بیانیه اکتفا کردیم که در نهایت امروز می بینم این نماینده افراطی چگونه فتنه خود را در هفته وحدت اسلامی با هدف ایجاد تنش و خصومت میان پیروان ادیان و اعتقادات مختلف و به خطر انداختن صلح و ثبات در جهان منتشر کرد. امروز سکوت یا محکوم کردن مرحمی برای دل مسلمانان نیست زیرا که غربی در جهت رسیدن به اهداف خود این بار کوشاتر عمل کردهاند و به نحوی با انتشار خبری با مضمون اینکه این بار واکنش مسلمانان درباره توهین به مقدسات و باورهای دینیشان کم شده است به نوعی اعلام کرده که قبح چنین حرکاتی در میان مسلمانان ریخته و از بین رفته است که این مسئله نیازمند هوشیاری هر چیه بیشتر مسلمانان است تا بتوانیم این گنداب توهین به اسلام را با واکنشهای قاطع، عملی و یکپارچه بخشکانیم. در حال حاضر متاسفانه پیش از هر موضعگیری داخلی برخی وبلاگ نویسان غربی که با فتنه فیلدرز آشنا شدند ضمن تاکید بر ضرورت آزادی بیان و هشدار نسبت به خطر اسلامی شدن اروپا در وبلاگهای خود نوشتهاند: « اسلام را نباید اساسا دینی خشونت پرور دانست» در پایان باید گفت با وجود جسارتهایی که طی سالهای اخیر علیه مسلمان و البته فرهنگ ایرانیان صورت گرفته است وام دار بودن غرب برجهان اسلام به ویژه به اندیشمندان مسلمانمان بر هیچ کس پوشیده نیست که این وظیفه همگی ماست تا با تدبر هرچه بیشتر در آیات قرآن بتوانیم بهترین پاسخها را به چنین افرادی دهیم. راستی چه شد که غرب سالی به نام مولانا مینامد و خود را مجذوب عرفان اسلامی مولانا میداند به سادگی به پیروان دینی را که مولانا خود نیز یکی از آنها بوده است را به توحش میخواند. آیا اگر حکم تاریخی امام (ره) در مورد سلمان رشدی مرتد اجرا میشد ما امروز شاهد چنین جسارتهایی به بهانه آزادی بیان بودیم یا خیر. آزادی بیان یعنی استاد دانشگاهی که در غرب مشغول تحقیق درباره پرونده دروغین هولوکاست است بتواند به راحتی سئوالات خود را مطرح کند نه اینکه تهدید به مرگ شود. [ یکشنبه 87/1/11 ] [ 5:32 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
[ شنبه 87/1/10 ] [ 5:25 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
نوروز منتظران
در تقویم انتظار، همه فصل ها از عطر بهارى مهدى علیه السلام متبرک است. نوروز منتظران روزى است که از شب ظهور آغاز می شود. انتظار، فاصله اى است میان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه ظهور. بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیباى نرگس. اگر سختى زمستان غیبت نبود، شوق آمدن بهار عدالت معنا نداشت. خانه کانى، رسم قدیمى همه منتظران بهار است. بهار مهدى علیه السلام از راه مى رسد، خانه تکانى دلها را فراموش نکنیم. بهترین هدیه اى که مى توان براى گلدان شکسته قلب منتظران خرید؟ یک شاخه گل نرگس است. جمعه ها کافى نیست، هر روز سهمى را به امام زمان علیه السلام اختصاص بدهیم. منتظران واقعى به اشک و آه و دعا اکتفا نمى?کنند. نوروزها مى آیند و مى روند، حیف است! اگر فقط با نقل و شکلات و شیرینى و دید و بازدید برگزارش کنیم. کم لطفى مهمان است بر سر سفره بنشیند و صاحبخانه را نشناسد، حتى اگر او را نبیند. امام زمان علیه السلام بیشتر از آن به گردن شیعه حق دارند! که فقط نیمه هاى شعبان و جمعه ها به یادشان بیفتیم. اگر خورشید از چشم ما پنهان مانده است، تقصیر ابرها نیست، چشمان ما باران نخورده است. حتى اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم. اى کاش روزهاى «غفلت» ما از شب هاى «غیبت» او طولانى تر نبود. مبادا فقط وقتى همه درها به رویمان بسته شد، درب خانه امام زمان علیه السلام را بزنیم. مکه با همه «صفا»یى که دارد، بى?گل روى مهدى علیه السلام بى«صفا» است. هر دستى در آرزوى بوسیدن حجرالاسود است، حجرالاسود در آرزوى بوسیدن دست مهدى علیه السلام است. منتظرتر از امام زمان علیه السلام سراغ داریم؟ 1168 سال در انتظار! دلنشین ترین اشعار در دیوان انتظار، سروده دل سپرده ترین شاعران است، آنها که دل به حضرت مهدى علیه السلام سپرده?اند. نماز هیچ مأمومى بى امام اقامه نمى شود، ما چند رکعت را به امام خویش اقتدا کرده ایم؟ دیر و زودش مصلحت است، امّا هیچ عریضه اى بى جواب نمى ماند. [ جمعه 87/1/9 ] [ 9:30 صبح ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
سلام من به تو ای پاکترین سرزمین خدا..مامن نور و روشنایی،جایگاه بلندی و شکوفایی.... سلام به تمام مردمانت که عشق و دوستی را از کودکی بر روی فرشهای نو و کهنه خانه های جدید و قدیمی ات امو خته اند.. سلام بر همنشینان خاکت که قصه های عاشقانه این مرز وبوم را برایمان به یاد گار گذاشتند.. سلام بر شیر مردان وشیرزنانت که محبت و صفا را از لبخند لبانشان میتوان احساس نمود. اینجا احساس غربت نمیکنی ....اینجا اگر خنجر بر پیکر زنی .........وبعد... اشنا گردی،گلبرگهای پر طراوت مهربانی بر گونه هایت گلبوسه میزند.. اینجا ایران است .مهد عشق و محبت.سرزمین ماه و مهر.....سرزمین عقده های فرو خفته.... اشیانه کبوتران سبکبال که کینه و نفرت در ان جایی ندارد............ سلام به کشور عزیزم ایران، به جای جای وطن زیبایم.... وطنم ،به اندازه تمام اسمانی که سایه رحمتش را به تو ارزانی میکند، به میزان مقاومت کوههایی که اسایشت را میجویند، به تعداد تمامی قلبهای عاشقی که با نام تو میتپند دوستت دارم...وطنم ..ایرانم مباد ان روزی که جولانگاه سیه دلان گردی که انروز، روز مرگ منست دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان وشیران شود اگر سربسر تن به کشتن دهیم از ان به که کشور به دشمن دهیم.... تقدیم به دوست عزیزم خانم ملک محمد ..اصفهان دوم فروردین 87
[ جمعه 87/1/2 ] [ 5:12 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
الحمدلله انتخابات هم تمام شد.. خواست دشمن ..منتفی و پیروز.. بار دگر ملت ایران بود. در رابطه با مطلب قبلی بعضی از دوستان انتقاداتی وارد نمودند،مبنی بر چگونگی تقسیم کردن دستجاتی که حق رای دارند .حال رای میدهند و یا نه ...رای نمیدهند... انهایی که رای میدهند ..خود را در سرنوشت کشور دخیل میدانند و باید گفت اکثر انها نیز از کسانی هستند که همیشه پا به پای انقلاب بودند.نه سیری انها را باز داشته نه گرسنگی( به زعم عده ایی که ملاک را در اب و غذا میدانند)..و هستند کسانی در این بین که با مطاع کم دنیا نیز از ثواب تکلیفی که امام ره فرمودند خود را محروم مینمایند....وبا لقمه ایی و یا وعده ایی رای به صندوق میاندازند. اما انان که رای نمیدهند ..این عده همیشه شاکیند. خود را میبیند و انچه را خود می پندارند حقیقت میدانند ....... این مبارزه منفی در قبال جامعه ایی که ولایت فقیه ان را رهبری می نماید،کاری عبث و بیهوده می باشد . مقلد در همه حال مطیع مرجع خویش است خصوصا در مواقعی که حیثیت یک نظام اسلامی که به عنوان پرچمدار تشیع در جهان مطرح می باشدهمه نفوس مسلمان باید در جهت حفظ این نظام اتحاد و انسجام داشته باشند ..نه اینکه شروح به بی حرمتی و هتاکی نسبت به یکدیگر کرد به خصوص در بر خورد با روحانیون محترم......این را باید بدانیم که اخوندها از مریخ نیامدند یا از بهشت فرستاده نشدند..روحانیون مثل اقشار دیگر مثل معلمین ، پزشکان و کارگران از جنس بشرند و خطا در اعمال همه دیده میشود...کاش مجالی بود تا از زندگی چند روحانی که مستقیما انها را میشناسم برایتان بازگو کنم تا اینقدر نسبت به این قشر ، بی حرمتی نکنیم...(کامنت یکی از دوستان در پست قبلی را بخوانید) دوستی از وجود یک راه به نام صراط مستقیم نام بردند..به نظر من این قیاس جالبی نیست و نمیتواند ارتباطی به این مسئله داشته باشد..هر کاری که باعث حفظ نظام اسلامی شود قدمی به سوی صراط مستقیم است و انان که روی بر تابیدند و و دست یاریشان را پس زدند مسئولند . این پاسخ من به برادر گرامی اقای یزدی می باشد. همیشه این اعتقاد را دارم که هر مشکلی که در کشور ماست ..خودمان باید ان را حل نماییم... با مقصر نشان دادن و بی کفایت خواندن همدیگر ،کاری انجام نمیشود حال اینکه میبینیم که اختلاف سلیقه ها چگونه سد معبری بر پیشرفت امور میشود . رئیس جمهور و تمامی نمایندگان مجلس با رای مستقیم ملت انتخاب میشوند و از جانب این ملت وکالت انجام رتق و فتق امور را به دست میگیرند،پس اگر مشکلی در انها وجود دارد ما نیز مقصریم که بدون تحقیق و شناخت امانت به دستشان سپردیم.....و این را باید بدانیم که مسئولین ما نیز از مریخ نیامدند افرادی از بین ما و شما هستند که روزی مثل ما فریاد حق طلبی و ظلم ستیزی و مبارزه با فقر داشتند و حال به کرسی تکیه زدند.....(30 سال فرصت خوبی بود که اگاهانه تر رای دهیم پس منتظر نتایج مجلس هشتم باشیم) اما یکی از دوستان در رابطه با کسانی که رای نمی دهند و این برداشت رانموده که لابد منظور من این است که ایرانی نیستند باید گفت که چنین نیست...هیچگاه چنین برداشتی نیست.....فقط این را میگویم که حب الوطن من ا لایمان شاید انان وطنشان را به این شمایل دوست ندارند و در حالتی دیگر می پسندیدند.........هرکسی میتواند هر نظری داشته باشد و من وشما نمیتوانیم مانع ان باشیم، همانطور که در همه جای جهان و در همه کشورها همین هست و اینکه این تفکر را نمیتوانیم در مسایل کشورداری دخالت دهیم . یکی از دوستان نیز کمی با بی انصافی کل فعالیتهای مسئولین را زیر سوال بردند که این هم نوعی اشتباه است .اقای عباس اقا که این فرمایش را نمودید .یک سئوال شما که با صراحت این مطالب را عنوان میکنید ، دلایلی بر گفته هایتان دارید ....؟می توانید ان را اثبات نمایید .....؟ اگر جواب مثبت است پس چرا کاری نمی کنید... چرا انقلابی به راه نمی اندازید ...چون شما به نوعی صحبت نمودید که همه مسئولین افرادی بی کفایت هستند پس شما بیاید و اصلاح نمایید......؟ چون شما مدرکی بر بی کفایتی تمام مسئولین دارید. پس شما بیایید و امور را بدست بگیرید...مطمئن باش اگر چنین باشد ما نیز حمایتتان میکنیم..... باز هم میگویم مشکل هست ..فقر هست .....بی عدالتی هست..... اما در کنار ان ایرانی هم هست......دوست هست...همسایه سیری هم هست که به فکر همسایه گرسنه نیز باشد...... عدالت هم هست اگر شکم پرستان گرسنه، نورش را کم نکنند .....اگر نویسندگانی که درد را مینویسند خود نیز ان را لمس کنند... اگر من و تو صرف پر کردن جای خالی پست ننویسیم و حب الوطن داشته باشیم نه اینکه بی ابروییش را بخواهیم و مثل اب خوردن ایران را نفروشیم.....نه اینکه منتظر یک لحظه غفلت باشیم و یک کتاب تهمت بنویسیم و یک کیسه دروغ به حساب اعمالمان واریز نماییم... راستی از همه اینها که بگذریم عیدتان مبارک [ دوشنبه 86/12/27 ] [ 10:36 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
برای آن ها که رای نمی دهند!!انتخابات مجلس هشتم از راه رسید! اهمیت انتخابات از زوایای مختلف قابل بررسی است! از نگاه داخلی: - تعیین ترکیب چهار ساله مجلس شورای اسلامی - بازتاب عملکرد گروههای سیاسی با سلیقههای مختلف - سرعت تندشونده یا کندشونده در روند اجرایی برخی امور - و ... و اما مهمتر، از نگاه خارجی: - اقتدار و صلابت بیشتر کشور ایران - تغییر موازنههای قدرت در منطقه و فرامنطقه - اعلام عدم بیتفاوتی مردم نسبت به امور کشور - امید و انگیزهی دیگر ملل برای تأسی به جهتگیریهای ملت ایران - ادامهی روند حرکت به سمت پیشرفت و رفاه عمومی - و ... و حضور در انتخابات خارج از دو حالت نیست! - رأی میدهم! - رأی نمیدهم! رفتار گروه اول، محل بحث نیست چرا که با هر انگیزهای که در انتخابات شرکت کند، حتی با رأی سفید، حضورش را ثبت کرده! (هر چند که میدانیم، معنی این حضور رضایت کامل از سیستم اجرایی کشور نیست و انتقادها برای بهتر شدن کشور همچنان ادامه دارد!) و اما رفتار گروه دوم! عدم حضور، هر دلیلی که داشته باشد، باید توجه داشت: - با هر دین، تفکر و سلیقه این حضور، سند ایرانی بودن هر فرد است! - نگاه دشمن، به این حضور است. ایرانی با دشمن ایران همدست نمیشود! - ایرانی بودن، افتخار کوچکی نیست که بتوان به راحتی خدشهدارش کرد! - قیمت پیاز و سیبزمینی و اجاره بهای مسکن بالا رفته، اما شرف و غیرت ایرانی، خیلی گرانمایهتر از این تورمهاست! - با همهی انتقادها و نارضایتیها، برای حل مشکلات باید باهم باشیم! - هیچکس بیشتر از ایرانی، دلش برای ایران نمیسوزد! - حتی اگر معتقد باشیم، نمایندگان از پیش تعیین شده هستند –که نیستند- باز برای کوری چشم دشمن باید حضور داشته باشیم! - اگر نمیشناسیم، از آنها که میشناسند میپرسیم! و اگر مطمئن نشدیم، فقط حضور پیدا میکنیم! یادمان باشد: امروز مردم ایران، امضاکنندگان ترکمنچایها را از ملیت ایران حذف کردهاند! حتی اگر شاهزاده و وزیر و وکیل بودند! آیا گذشتگان و آیندگان ایران زمین، به ما افتخار خواهند کرد یا بر بیتفاوتیمان سر حسرت تکان خواهند داد؟!؟ انتخاب با خود ماست [ پنج شنبه 86/12/23 ] [ 9:54 صبح ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
پس از سخنان افشاگرانه اخیر رهبری درباره "ننگ" بودن حمایت آمریکا برای برخی گروه های داخلی، گروههای باصطلاح اصلاح طلب که خود را ضمیر مورد اشاره رهبری یافتند، در مقابل این حمایت شرم آور لب به سخن گشودند. آنان ابتدا کوشیدند با فرافکنی، حمایت دشمن را متوجه سایر گروهها کنند اما همسویی مواضع دوم خردادیها با دشمنان قسم خورده انقلاب بیش از آن برای همگان روشن بود که به این راحتی ها قابل انکار باشد. چرا که در طول ?? سال اخیر حاکمان آمریکا بارها از گروههای باصطلاح اصلاح طلب ایران حمایت کرده اند و علت این حمایتها نیز همنوایی دقیقی است که مواضع این گروههای داخلی با رویکردها و خواسته های آمریکا دارد که شرح آن را به مجالی دیگر موکول میکنم. اما نگاهی به سخنان سال ?? رهبری در نماز جمعه تهران درباره اصلاحات آمریکایی، اهداف شرم آور اصلاح طلبان آمریکایی را بیش از پیش نمایان می کند. و ما را نیز به این نکته بیشتر متوجه می کند که هشدارهای رهبری در مقاطع خاص را باید به دقت پیگیری و محوریابی کرد تا خط نفاق داخلی به درستی شناسانده شود. مقام معظم رهبری در ?? اردیبهشت سال ?? در بخشی از خطبه های نماز جمعه تهران فرمودند :
حالا بعضى که از تفالهها و پسماندههاى رژیم گذشتهاند که در آن رژیم خوردند و چریدند و گوشت حرام بالا آوردند؛ بعد هم توانستند خودشان را در لابلاى جماعت مردم جا بزنند و حالا بتوانند نفسى تازه کنند و سر بلند کنند و ادّعاى آزادى و مردم سالارى و دمکراسى کنند؛ همان کسانى که عمله ظلم و جور دستگاهى بودند که بیش از پنجاه سال بر این مملکت حکومت کردند و یک ذره مردم سالارى در آن پنجاه سال نبود؛ حالا همین کسانى که با همهى وجود براى آن رژیم کار کردند، بیایند شعار اصلاحات بدهند! این اصلاحات معنایش چیست؟! این اصلاحات، یعنى همان اصلاحات امریکایى! یعنى حالا که شما ملت ایران دست امریکا را قطع کردید، بیایید برگردید و روشتان را اصلاح کنید؛ اجازه بدهید اربابان امریکایى به داخل تشریف بیاورند و باز هم زمام اقتصاد و فرهنگ و اداره امور کشور را به دست گیرند! یک عدّه هم کسانى هستند که مال آن رژیم نیستند؛ اما از اوّل انقلاب، بلکه بعضى پیش از انقلاب، نشان دادند که به اداره کشور برطبق احکام اسلام از بن دندان عقیدهاى ندارند. آنها اسم اسلام را مىخواهند و اسم اسلام را دوست مىدارند. دشمن اسلام به آن معنا هم نیستند؛ اما مطلقاً اعتقادى به فقه اسلامى، به احکام اسلامى و به حاکمیت اسلامى ندارند. معتقد به همان روشهاى فردىاند. گاهیى دم از اسلام مىزنند، اما در کنار کسانى قرار مىگیرند که شعار ضدّیت با حکومت اسلامى، شعار سکولاریزم و حکومت منهاى دین و حکومت غیردینى و حکومت ضدّ دینى و لائیسم را مىدهند! پیداست که اینها نفوذیند. اینها جزو آن دستهاى نیستند که ارزشها را قبول دارند و معتقد به تحوّلند؛ نه. اینها نفوذیند؛ اینها بیگانه و غریبهاند. من دو، سه نکته دیگر را در این جا عرض مىکنم: نکته اوّل این است که هم آن بیگانهها، هم پشتیبانان خارج از کشورشان، هم سرویسهاى جاسوسى، هم آنهایى که در رادیوها پشتیبانى تبلیغاتى برایشان مىکنند، هم آنهایى که احتمالاً به صورت آشکار یا پنهان پول حواله آنها مىکنند، اینها بدانند که این انقلاب اجازه نخواهد داد. بنده تا مسؤولیت دارم و تا نفس مىکشم، اجازه نخواهم داد که اینها با مصالح این کشور بازى کنند. بنده کسى نیستم؛ این را هم بدانند؛ من هم که نباشم، هرکس دیگرى در این مقام و مسؤولیت باشد، همینطور است. غیر از این امکان ندارد. آن دست ملکوتى و الهى که اصل ولایت فقیه را در قانون اساسى گذاشت، فهمید چهکار مىکند منبع :خبرنگار مسلمان [ جمعه 86/12/17 ] [ 11:32 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
|