ماه و مهر |
روزی خواهد امد که کودکت از تو خواهد پرسید: تو میمانی و یک دنیا خاطره. تو میمانی و یک دنیا حرف. کودکت دوباره میپرسد: امام کیست؟ یاد صندلی خالی جماران می افتی و اه میکشی. دوباره کودکت سئوال میکند: شهید کیست؟ و تو لبریز از یک حس اسمانی میشوی . سئوالهای کودکت تورا می برد به اوج خاطرات مدرسه . یاد ان معلمی که در جای خالیش ،گلی به رنگ لاله بود. یاد همکلاسی شهیدت. یاد باقر وعلی و هادی و رضا یاد خون قرمزی که روی سنگفرش کو چه ها شرم را بروی عشق ، هدیه کرد. کودکم ، انقلاب یعنی یک پرنده از قفس پرید. وپرکشید تا به اوج اسمان. و امام معلم کلاس عشق، ازادی ، رهایی ، او که دستان خسته مارا رساند تا ضریح سبز آستان ازادی. کودکم، شهید قصه گوی زخم لاله هاست.راوی تمام درد تازیانه هاست. قصه های انقلاب تا ابد، با امام و سرخ جامگان خفته در مزار ، بیاد ماندنیست. [ چهارشنبه 86/11/10 ] [ 7:58 عصر ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
|