سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه و مهر
 
قالب وبلاگ

عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه.

ساعت 3 صبح با گروه غواصها وارد عملیات شدیم با گروه دیگر که شهید علمدار هم داخل انها بود.

در مسیر رودخانه سیمهای خارداربود  ومیدانهای مین .کناره ها هم سنگرهای بتونی قرار داشت.

بچه های اطلاعات یک فانوسی را وسط رودخانه قرار داده بودند که نورش طرف ما بود تا خط را تشخیص دهیم واز مسیر جدا نشویم .این فانوس بر اثر رفت وامد زیاد قایقها خاموش شد.نمیدانستیم مسیر را چه گونه پیدا کنیم.

در این حین بعثی ها به پدافند خود بجای هواپیماها  ما را نشانه رفتند.باران تیر بود که به سوی ما می امد.اینجا بود که شهیدعلمدار که مداح اهل بیت بودند به بچه ها گفتند از قایق پیاده شوید و متوسل به خانم فاطمه زهرا شوید.

صدای یا فاطمه زهرا بچه ها در تمام دشت پیچید .از همه جا صدای یا فاطمه زهرا بلند شده بود .فضای عجیبی بود.

واینجا بود که حتی یکی از ان تیر ها به ما اصابت نکرد.تیرهای رسام انها فضا را روشن میکرد وما میدیدیم که این تیرها کمانه میکرد وبر میگشت.

فاصله پدافندها با ما 500 متر بود ولی یکدانه از انها به سمت ما نیامد وما به سلامت وارد مرحله بعدی شدیم.

یا فاطمه زهرا.

چه حائلی بود که مانع رسیدن تیرها میشد؟

خاطره دیگر در همین عملیات .

پایم مجروح شده بود وداشتم بر میگشتم.

متوجه نوار سیاهی شده بودم که جلوی دیدم بود.تعجب کردم .فکر کردم دارم ضعف میکنم ولی دیدم را برمیگرداندم به اطراف دیگر این سیاهی دیده نمیشد.جلوتر رفتم که متوجه شدم چندتا جنازه عراقیها روی زمین افتاده وپشه های زیادی تا شعاع یک ونیم متر بالای انها، دور وبرشان در گردشند وجنازه ها داشتند می گندیدند.

 ادم از دیدنشان با اینکه مرده بودند ترسشان میگرفت .هیکلهای انها سه برابر ما بود وسبیلهایشان که بدتر.

در این حین متوجه جنازه یک بسیجی شدم که سه چهار متر با فاصله کنار انها افتاده بود .

کوچکترین اثری از جراحت وخون در او پیدا نبود.معلوم نبود چگونه به شهادت رسیده است.

رو قبله با طمانینه خاص شهید شده بود.دریغ از پرواز یک پشه در اطراف او

 


[ دوشنبه 86/3/28 ] [ 8:53 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

با ماه و مهر همسفر جاده های اسمانی باشید.
لینک دوستان
امکانات وب
head> یا فاطمه زهرا - ماه و مهر