ماه و مهر |
چیزی یادم نمیاد شاعر : محمدمهدی سیار از کتاب درسیای بچگیام چیزی یادم نمیاد چیزی یادم نمیاد جز یه نگاه که همون صفحه اول میدرخشید مث ماه
امیدش به ما دبستانیا بود پیرمرد هزارتای برکه و دریا بود چشاش باب تماشا بود چشاش با هزارتا آرزو چشم امیدش میشدیم توی بازیای بچگی شهیدش میشدیم حالا ما بزرگ شدیم حال امیدتو بپرس حال و احوال کوچولوی شهیدتو بپرس از کتاب درسیای بچگیام چیزی یادم نمیاد چیزی یادم نمیاد جز یه نگاه که همون صفحه اول میدرخشید مث ما [ چهارشنبه 93/3/14 ] [ 8:0 صبح ] [ فارا عطایی ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ با ماه و مهر همسفر جاده های اسمانی باشید.
موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
لینک های ویژه عسل چت | آموزش etabs
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
خرید آسان
امکانات وب |