سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه و مهر
 
قالب وبلاگ

امروز عید فطره....

تموم شد..یک ماه فرصت برای اشتی دوباره....تموم شد و رفت تا یه سال دیگه...

امسال برای ما ..ماه رمضون با خاطره همراه بود....خاطرات شبهای ماه رمضون و مسجد و جلسات دعا و قران بماند ..وقوع دوتا طوفان وحشتناک توی این ماه حسابی به ما فهموند که زندگی ادمی به هیچی، به هیچی بند نیست و فقط و فقط یاد خداست که می تونه به داد ادمی برسه...

طوفان اولی موقع سحر اتفاق افتاد توی دهه اول ماه و طوفان دومی که وحشتناکتر از اولی بود همین چند شب پیش...بعد افطار..موقع نماز مغرب و عشا..

همه ما داخل مسجد و در رکعت اخر نماز جماعت بودیم...سلام نماز که داده شد باد وبوران شروع شد....ابرهای سیاه و سرخ.

شاید شمه ایی از قیامت خدا....

صدای جیغ و فریاد زنان و بچه ها .صدا را به صدا نمی رساند.....راه برگشتی برای رفتن به منازل نبود...زندگی مردم در هم پیچیده شده بود..سقفهای منازل از جا کنده میشد..

..الله اکبر...

حکمت خدا بود که کسی انوقت شب بیرون نبود..وگرنه...جان سالم بدر نمیبرد...برق و اب قطع شده بود...تمام تلفنها هم ...

باران به شدت می بارید..عده ایی نگران فرزندانشان در منازل بودند ...اما نمی شد بیرون رفت...

سقفهای مردم مثل پرندگان در اسمان در پرواز بودند و به خانه های اطراف بر خورد میکردند...

درختان بلند همه شکسته شده بودند....عرصاتی بود...

همسرم و من همه را به ارامش دعوت می کردیم ..همسرم شروع به خواندن دعای فرج نمود...بعد هم دعای امن یجیب...

صدای یا حسین و یا پیغمبر و یا فاطمه زهرا و یا امام زمان مردم قطع نمیشد...بچه ها دامن مادرانشان را گرقته بودند و از ترس می لرزیدند....

باران به سقف مسجد نفوذ کرده بود..و از سوراخ های سقف چکه میکرد..مردم سریع فرشها را جمع کردند .. وبعد شروع به خواندن نماز ایات نمودند...

شکی نبود که گناهان دامن مارا گرفته بود..بلا یی بود که باید به چشمان خویش میدیدیم قدرت خداوند را..که چگونه اکنون بر ما ترحم میکند...

در یک ان..چگونه زندگی مردم در هم شد.....اگر نبود دعای های ما...اگر نبود شبهای احیای ما....اگر نبود تلاوت قران و صدقات ما

اکنون معلوم نبود که چه بلایی بر سر خویش اورده بودیدم..

چرا که معتقدم...خداوند سرنوشت کسی را جز به خیر نمی خواهد و این انسانها هستند که با اعمال خویش تقدیر خویش را به هم میزنند...

الحمد لله طوفان خسارت جانی در پی نداشت و لی خسارت مالی شدیدی به مردم وارد شد.....

ماه رمضان امسال به ما اموخت که اگر می خواهیم  خیر و نیکی بر ما جاری گردد..باید با دستان خود ان را مهیا سازیم..

و اگر می خواهیم شر وبدی از ما دور گردد باز هم باید با دستان خود ان را دور کنیم...

هر چه واجبات خدار ا نادیده انگاریم...بر خود ضرر زدیم..و قهر خدا را خریداری خواهیم کرد...

از خدا می خواهم که هیچ وقت سایه ارامش خداوندی از زندگیتان کنار نرود..

عیدتان مبارک باد..


[ چهارشنبه 87/7/10 ] [ 2:57 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

چه شبیست...

پر از راز و رمز  ....

پر از شکوه . پر از التهاب...

اسمان رنگ و بوی دیگری دارد...ستاره ها همه میزبان نگاه های زمینیانند....چشمها تشنه حضور یک نسیم اسمانی..شاید نسیم بال یک فرشته....

در لابلای مفاتیح گم میشویم....دعاها یکی یکی از زیر زبانمان پروزا می کنند....نمیدانم تا پشت بام خانه میرود یانه ؟

نمیدانم قلبم با اسمان است یا ......خدا کند که باشد.....

همه مشغولند ...اخر دلمشغولیها زیاد شده است!!!!!!

دستها همه رو به اسمان است...شاید هر کدامشان گم شده ایی دارند...

چه خوب شد این شب هست...وگرنه کجا باید به دنبال گمشده هایمان می بودیم....

عزیز دلهای شکسته...!

مهربان خدای نامهربانان...!

فرشته ها در روز اول خلقت من گفته بودند که موجودی می افرینی که در زمین فتنه ها بپا کند؟

اما تو چیزی میدانستی که انان نمیدانستند...!!!!

نه نه نمی خواهم ناسپاسیهایم را..به این واگذارم....که خود معترف به انم...!

می خواهم بگویم...که تو خدایی و من هم بنده...تو بخشنده ای و من گناهکار ..یعنی ..بگویم چه کار هایی انجام میدهم؟

نه نه ..تو ستار العیوبی....چرا خود اعمال زشتم را فاش سازم.....؟

چه کسی جز تو میتواند بر من رحم کند....ایا خود چاره ایی دیگر برایم گذاشتی؟

خدایا من تحمل اتش سوزان جهنمی را که خود با دستان خود..با گناهان بزرگ و کوچک خود برای خود فراهم نمودم را ندارم..!

پس در این دل شب ...این شب پر رمز وراز قدر ..که فرصتیست یکبار در سال، برای بازماندگان خاک که شاید تا فرصت بعدی ..

انان نیز همبستر خاک شوند ..از تو می خواهم ...که همه شبها را برایم قدر قرار دهی....تا قدر همه لحظات زندگیم را با یاد تو باشم..

و دلت را نیازارم....امین


[ جمعه 87/6/29 ] [ 9:25 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

امسال مدیر یه مدرسه دیگه شدم.

درِ مدرسه قبلی هم به دلیل کمی جمعیت دانش اموزی تخته شده و به خاطره ها پیوست..

من و دانش اموزانم اومدیم مدرسه جدید، با امکانات بسیار بهتر از قبل..

تازه مدرسه اش هم هیئت امنایی اداره میشه و زیر نظر یه خیره که تا حالا هم کلی کار برای مدرسه انجام داده..

مدیر قبلیش هم یکی از دوستای تربیت معلمیم بوده ..

خانوم فعال و خوبی بوده و کارهای زیادی برای مدرسه انجام داده..

امسال کارم زیاد میشه...قطعا وقتی مدرسه امکانات داشته باشه ..انتظارات هم ازش زیاده...

شنبه یه نشستی با تمام دییران مدرسه دارم..

برنامه سالانه خودمو اماده کردم و یه فرمی هم تهیه کردم که داخلش انتظارات خودم رو طبق ایین نامه اجرایی مدرسه ، تلخیص کردم تا دبیران با این برنامه ها اشنا شده و بقول معروف جنگ اول به از صلح اخرباشه..البته ما جنگی نداریم ..هرچی هست برای اینه که یه مدرسه شاد و خوب برای بچه هامون با همفکری هم مهیا کنیم...

خودم نظرم اینه که تا معلمان نخوان کار کنن مدیر نمیتونه کاری برای مدرسه انجام بده..

معلم باید حس کنه مدیر مدرسه براش یه دوسته ..یه دوست خوب و دلسوز و این دوستی هم طوری باید باشه که جای سوء استفاده توش نباشه..

قطعا معلمی که حس کنه مدیر مدرسه دوسش داره تمام هم و غمشو برای تدریس و شکوفایی دانش اموزان مدرسه میذاره تا مدیرش رو خوشحال کنه..

مدیر هم باید بدونه همانطور که خودش هم گهگاهی در مسائل کاری با مشکلات غیره مواجه هست ..این معلم هم همین مشکلات احتمالی رو داره...پس گاهی چشم روی هم گذاشتن و جوانمردانه عمل کردن ، چیزی رو کم نمیکنه..

چه همکارانی رو داشتیم که چند سالی مدیر بودند و بعدش دبیر شدن ..اما شرمنده از روی همکارانشون...

نباید سیاست مچگیری در برنامه یک مدیر موفق باشه که این در اصل ضربه زدن به خودشه...

وقتی کسی رهبری اموزشی مدرسه رو به عهده میگیره یعنی باید علل عدم پیشرفت مدرسه رو پیدا و بعد شروع به ترمیمش کنه..دنبال مقصر گردیدن مشکلی رو حل نمی کنه..

رعایت اصول روابط انسانی حاکم بر محیط کار ، اولین عامل در جهت حل مشکلاته...بگذریم قرار نبود توی ماه و مهر از مدرسه زیاد صحبت کنم....

خلاصه شما هم برام دعا کنید که بتونم خوب مدرسمو اداره کنم...

منتظر راهنمایی های شما هم هستم..

طاعات همگی قبول


[ پنج شنبه 87/6/21 ] [ 2:39 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]
<      1   2      
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

با ماه و مهر همسفر جاده های اسمانی باشید.
لینک دوستان
امکانات وب
head> پاییز 87 - ماه و مهر