• وبلاگ : ماه و مهر
  • يادداشت : يه فرصت نو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    انتقاد :

    ميشه حرف جديد بزني ... اينا رو كه خودمون همشو بلديم ... راهكار ميشه بدي !؟ ... اگه دلامون سنگي شده ، خب تيشه ي فرهاد رو ميخواد ديگه ... به خدا ديگه خسته شدم از بس از اين حرفا شنيدم ... كي بشه كه اينا رو به چشممون ببينيم ؟

    البته اين رو هم مي دونم كه ما آدما نشستيم و همش منتظريم تا يه فرجي بشه ( از ما سكون و از تو بركت ) ولي خب چه ميشه كرد ؟

    خير پس و پيش !

    پاسخ

    خب پس كه گفتي بلدي ..خب چرا انجامش نميدي..ميبيني مشكل همينه...راه درست رو ميدونيم كدوم طرفه ولي اين تنبلي و بي علاقگي كه قبول كنيم هستش و همه هم ناشي از بي ارادگي خودمونه نميذاره از جامون تكون بخوريم و تازه از زمين و زمان هم گله داريم..نميدونم دنبال چي هستي و چه چيز رو مي خواي بدوني و چه راه حلي رو دنبال ميكني ولي داداشي من اينها همه بهانه هستش...ادم بخواد ميتونه تا كرات دور دور هم بره و اين چيزها كه سهله....يه ياعلي بگو و قلبتو صفا بده به سيره اهل بيت...چراغ روشن قران هستو اهل بيت....فقط كافيه مطالعه و تحقيق كنيم نه اينكه منتظر باشيم كه كسي بياد و شق القمر كنه كه راه بهشت كدوم طرفه...بهشت تو دل ادماست..همين...موفق باشي..