سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه و مهر
 
قالب وبلاگ

هنگامی که وارد مدرسه راهنمایی شد 12 سال داشت.

لاغر وکوچک.نحیف وافسرده.ماجرای زندگیش را همه میدانستندو

جز دلسوزی کار دیگری نمیشد برایش انجام داد.

مادرش زن دوم بود.هنگامی که او سه سال داشت وبرادرش 5 سال،

به علت بیماری روحی که داشت ، پدرش ، مادرش را طلاق داده وهمسر دیگری اختیار نمود.

نا مادری  رفتار بسیار بدی با انها داشت و بعد چندی پدرش این زن را نیز طلاق داد.وانها مجبور شدند نزد زن اول  زندگی کنند .در طی این مدت از هیچ گونه رفتار غیر مسئولانه نسبت به این دو دریغ نکردند.فرزندان زن اول و مادرشان در ازای رسیدگی به انها ، به شدت از انها کار میکشیدند .پاک کردن طویله ها ، کار در شالیزار، خریدو نظافت وکار منزل.

ومن شاهد همه این کارها بودم.تا اینکه وارد مدرسه راهنمایی شد.علیرغم این همه سختی ،کوچکترین خمی به ابرو نمیاورد. در درس وتحصیل نیز کوشا بود وهمه سال با نمره خوب قبول نیز میشد.

از همان ابتدای سال علاقه ای بین من واو بوجود امد.در کارهای مدرسه کمکم میکرد وخیلی فعال وزرنگ بود.

همه معلمان نیز با توجه به شرایط زندگی او با او مدارا میکردند واو هیچ وقت سو استفاده نمیکرد.

مودب وارام بود.تا اینکه...

ارتباط بین پدرش وزن اول به هم میخورد و  او، شوهر واین دو را از خانه بیرون میکند.پدر نیز که خانه دیگری در محل داشت ، انها را به انجا منتقل میکند وسه نفری شروع به زندگی میکنند.

پدر که فردی خسیس ومعتاد به تریاک بود، منزلش را پاتوق  دوستانش قرار میدهد.

شکوفه دختر قصه ما اکثر اوقات به منزل ما می امد وبا دخترانم سرگرم بود.تا اینکه کم کم او بزرگ ودر

پایه سوم مشغول شد.سنی حساس برای یک دختر نوجوان.

خانه ای با یک پسر نوجوان 16 ساله ودختر 14 ساله با یک پدر معتاد و بی مسئولیت. پدر که باز هوای ازدواج

به سرش میزند، مدام هر کسی را واسطه قرار میدهد تا برایش استین بالا بزنند.

ولی با توجه به شرایط او، با سابقه سه ازدواج نا موفق  و شناختی که مردم منطقه از او دارند، چه کسی حاضر به ازدواج با او میشد؟

و او نا امید ، مجبور میشود ترک دیار کرده ودر استانهای دیگر به دنبال همسر بگردد.پس با دوستانش عازم مشهد میشود، بدون انکه فکری برای این دختر وپسر کند که در غیاب او چه کسی مراقب  بچه هایش باشد. پسر هم که تبدیل به یک  دزد مشهوردر محل شده بود.

پسر بعضی وقتها به منزل نمی امد ودختر شبها در منزل تنها بود.............ادامه در پست بعدی  

 


[ دوشنبه 86/4/4 ] [ 7:24 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

با ماه و مهر همسفر جاده های اسمانی باشید.
لینک دوستان
امکانات وب
head> شکوفه دختر غم - ماه و مهر