سلام دوست من متني از وبلاگ حسام سرا واسه رو شن شدن عرايضم:آفرين ، جالبه !!! بالاخره دفاع از هويت ايراني که به وسيله فيلمسازان غربي با فيلم 300 مورد حمله قرار گرفت احساسات عده اي راقلقلک داد وفرياد برآوردند که ...
مگر تاريخ باستاني اين مرزوبوم در ديدگاه برخي از فرياد برآورندگان جايگاهي دارد که چنين واکنش نشان داده اند ؟
چرا هروقت کسي حرفي مي زند ما واکنش نشان مي دهيم ؟ نمي توانيم «کنشمندانه » عمل کنيم نه «واکنشي»؟ براي نشان دادن اقتدار ايرانيان دوره هخامنشي ودفاع از مردم ! آن عصر کدام برنامه تلويزيوني وسينمايي را توليد کرده ايم ؟؟
اين نوشتار بر آن است تاآشکار کندکه چرا چنين اتفاقي افتاده است ومي افتد .
ايران ، گذشته طولاني وارزشمندي دارد واز اين رو ايرانيان حق دارند براين گذشته پر افتخار مباهات کنند، با اين توضيح که هيچ دوره تاريخي رانمي توان يافت که ازهمه زوايا قابل دفاع باشد ونتوان نقطه يا نقاط تاريکي را درآن نيافت.
ما حامل تاريخ باشکوهي هستيم که ميراث آن ،تمدن وفرهنگ ايران زمين است ؛ اما در اين زمينه اشاره به چند نکته لازم است :
صرف نظر ازاين که ما خودرا ايراني مسلمان ويا مسلمان ايراني بدانيم نمي توان ايراني بودن مردم اين سرزمين راکتمان کرد ولي بايد پذيرفت که اسلام ايراني با اسلام عرب ، اسلام مالزي ، اسلام آفريقايي و... تفاوت هايي دارد ؛ به ويژه ورود اسلام به سرزمين هايي که تاريخي کهن ونظام حکومتي مستقل داشتند موجب شد تا دراين تعامل فرهنگي ، هردو تأثير پذير وتأثير گذار باشند ودر اين زمينه نقش ايرانيان درايجاد وگسترش تمدن اسلامي برکسي پوشيده نيست .
ب ) پس از ورود اسلام به سرزمين ما، ايرانيان کوشيدند سنت هاي خود رادرقالب آداب واحکام اسلامي ريخته وحفظ کنند مثلا" سمنو که درمراسم ايرانيان قبل ازاسلام به عنوان غذاي ايراني مورد توجه وتقدس بود پس ازاسلام به عنوان نذري مورد استفاده قرار گرفت .دود کردن اسپند ، عيادت مردگان و...نيز همه قبل از اسلام مورد توجه بوده اند که باآمدن اسلام گسترش يافتند .
ج ) بسياري ازنغمه هاي موسيقي ايراني درمراسم مسلمانان رسوخ کرد ورنگ ديني گرفت وبه همين دليل حفظ شد ؛ از اين رو امروز لحن اذان ايرانيان با اذان اعراب ومردم اندونزي و...يکسان نيست .
د) حفظ اسامي وکلمات ايراني که داراي مفهوم روشني از تاريخ وادب اين سرزمين بودند پس ازاسلام هم ادامه يافت وايرانيان اسامي فرزندانشان را هم به نام هاي شخصيت هاي ديني اسلام نظير: محمّد ، علي ، فاطمه ، حسن، حسين و... ونام هاي ايراني همچون : رستم ، تهمينه ، اسفنديار ، کوروش، خشايار ، داريوش ، رودابه و...برگزيدند.
نامگذاري نقش هاي منفي بازيگران صدا وسيما وسينما با نام هاي ايرانـــــــي ونه عربــي ، بي توجهي به ايرانيّت اين مردم است ؛ درحالي که مي دانيم اسم ، صفت ذاتي انسانها نيست وهمه کساني که اسامي اسلامي دارند الزاما" شخصيت هاي مثبتي نيستند .دراين باره ، تاريخ ، گواه صادقي است ، کافي است به کارنامه خلفاي بني اميه وبني عباس وحتي اسامي برخي از شخصيت هاي قرآني مثل ابولهب ، ابرهه و...نگاهي بيفکنيم .
امروز وقتي اسامي ايراني مثل خشايار (که مابراي دفاع از نام او وايرانيان هم عصرش يعني گذشته اي که نمي توانيم آن راناديده بگيريم ، فرياد برآورده ايم ) رامي شنويم ، کدام شخصيت سينمايي وتلويزيوني سالهاي اخير در ذهنمان تداعي مي شود ؟ازياد نبريم ونبرده ايم که در سريال نرگس ، شاگرد پادو ، کوتاه قد ، بي خانمان وبي دست وپاي شوکت را «رستم » نام نهاده بودند ؛ ميان اين رستم ورستم شاهنامه فرسنگها فاصله است . انصاف بدهيد که هست !! حالا نمي شد اسم اين آدم مثلا يزيد ، خالد، جاسم ، يا ....باشد .شخصيت هاي خلافکار فيلم ها که حکايت نگفتني دارند ............
ه) درنگاه گروهي از منتقدان !! گرايش ايرانيان دوره هخامنشي وبعد ازآن به دين زردشتي مايه سرافکندگي است !!!! درحالي که درآن زمان اديان مسيحيت واسلام هنوز ظهور نکرده بودند ونيز هيچ سند ودليلي بر آسماني نبودن دين زردشت در دست نيست ؛ بعلاوه ، زردشتيان مردمي يکتاپرستند ومفاهيمي مثل اهورا مزدا ، اهريمن وآتش ، نشانه دوگانه پرستي ويا آتش پرستي آنان نيست . ( رجوع کنيد به : فصلنامه هفت آسمان ، سال چهارم ، شماره چهاردهم تابستان 1381 صفحات 11 تا34)
و ) کشورهاي تازه استقلال يافته مثل ايالات متحده آمريکا ، استراليا و... تلاش ها کرده اند تابراي اين چندصدسال ، تاريخي سراسر «افتخار » بسازند به نحوي که کودکانشان از زندگي درآن کشورها برخود ببالند . ما چه کرده ايم ؟
وقتي تاريخ ،يعني گذشته يک ملّت ، سراسر سياه وخيانت بار به نوجوانان آن مرزوبوم عرضه مي شود ، چه احساسي در مردان وزنان آينده آن مرزوبوم تقويت مي گردد؟؟؟به کتاب هاي تاريخ دانش آموزان نظري بيفکنيد ؛ سراسر محاکمه واعتراض. به همه چيز ، به پادشاه با همه نقايص وامتيازاتش،اگر داشته است ــ آخه اونم يه آدمه مثل بقيه آدما ، مگه نه !ــ مردم وبه ويژه زنان در اين عرصه جايگاهي ندارند ، معلوم نيست اين «مردم » که همه از نردبانشان بالامي روند تابراي خود موفقيّت کسب کنند درکجاي تاريخ گم شده اند ؟
«آريوبرزن » رامي شناسيد؟نمي شناسيد؟ گناه شما نيست چون کسي خود راملزم نکرده تا اورا به شما ومن بشناساند ! درکتاب تاريخ اول راهنمايي گفته شده که:
« آريوبرزن باسپاهيان اندکش راه رابرسپاه اسکندر مقدوني بست ولي عاقبت کشته شد » . همين !!!!
متن كامل در اين وبلاگ:http://hesamsara.parsiblog.com/184080.htm