سلام فارا خانوم عزيز و مهربان؛
ممنون از حضورت در وبلاگم و با تشكر از اظهار لطفت؛
با پست « سازمان و مديريت،يك روح در دو كالبد » به روزم ... ؛
خوشحال ميشم سري بزني و منو از نظرات مفيدت بهره مند كني .
به اميد ديدار و مؤفق باشي .
اي نگار باوفايم !
نگران آن جمعه اي هستم که دلم براي تو نگيرد !و نگران صبح جمعه اي هستم که همه در مکّه حاضرند و من ازقافله جا مانده باشم .
اللهم عجل لوليک الفرج
التماس دعا
هر اتفاقي بزرگ يا كوچك وسيله اي است كه از طريق آن خدا با ما سخن مي گويد و هنر زندگي كردن دريافت اين پيام هاست...
سلام خانم عطايي بسيار داستان زيبايي بود.خيلي خيلي زيبا بود...
به من سر نمي زنين ديگه؟؟؟
سلام مهربون خاله فاراي عزيزم !
خوبيد خاله جونم؟
دلم براتون تنگ شده
دوستتون دارم
خدا نگهدارتون