سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه و مهر
 
قالب وبلاگ

مادر به سمت تلویزیون   رفت تا   ان را روشن نماید که نا گهان صدای دلخراش  دخترش  از اشپز خانه بلندشد.

کتری اب جوش بود که اتفاقی درد ناک را بر ذهن او نقش بست.

یا رقیه با فاطمه زهرا یا اباالفضل و....صداهایی بود که در بیمارستان سوانح سوختگی شنیده می شد. همه فامیل جمع بودند وهمه دست به دامان خدا و ائمه.

فاطمه زهرا دختر 3 ساله که با 25 در صد سوختگی با مرگ دست وپنجه میزد.

چه بر دل پدر ومادر میگذشت همه میدانیم. دسته گلی زیبا که سلامتیش فقط به لطف خدا وابسته است.

مبینا دخترخاله( فاطمه زهرا) که 13 سال دارد یکی از دانش اموزان مدر سه ام می باشد .

روز اول خرداد درست روز شروع  امتحانات پایانی سال.  با چشمانی از گریه پف کرده به سر جلسه امد. .دلداریش دادم تا کمی ارام بگیرد.میگفت دیشب تا بحال 22 بار دعای توسل خواندم  تا خدا شفایش دهد. همه فامیل ما دست به دعا ونذ رو نیازند .همه گریه میکنند.

مادری که تا حالا به بزرگ شدن دخترش فکر میکرد به روزهایی که بزرگ  وخانم میشود ، عروسش میکند و....... حالا فقط به این می اندیشد که خدا دوباره  دخترش را به او برگرداند .

تحمل جای خالیش را در خانه ندارد .

احساس بدی داشتم.اگر این اتفاق برای دخترم می افتاد من چه حالی داشتم .سراسر اضطراب سراسر ترس.

احساس میکردم فقط خدا میتواند راه نجات باشد.دست به دعا بر داشتم  واز خدا برای شفای ان دختر  دعا کردم.  ناگهان فکری به نظرم رسید .چه راهی بهتر از دست بدامان اهل بیت شدن.

یکی از دوستان پارسی بلاگ که در شهر قم ساکنند ودر راه خیر نیز کوشا هستند  وبلاگ خوبی دارند واز این راه کمکهایی برای دیگران جمع اوری میکنند.با ایشان تماس گرفتم تا نیابتا به حرم حضرت معصومه رفته وبرای شفای ان دختر دست به دامان کریمه اهل بیت شوند .ایشان مسئله را در پارسی بلاگ ودر وب خود مطرح کردند.

اول لطف خدا وعزیزانش و دعای تمامی پاکدلانی که برای این  سلامتی کودک دعا کردند به اجابت رسید واین کودک دوران نقاهت خویش را میگذراند.

فاطمه زهرا از قسمت زیر چشم راست  و صورت تا قسمت ناف شکم سوخته بود ودر حالت بسیار بحرانی وخطرناک بود وپزشکان با تمام سعی ، بهبودی اورا به دعا ولطف خدا محول نمودند.

از تمامی کسانی که برای شفای این کودک دعا کردند وهمچنین از برادر روحانی وارزشمند جناب اقای کاظمی

کمال سپاس را دارم .

اجر همه شما با خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها     

 

 

 

                  

 


[ سه شنبه 86/3/15 ] [ 10:7 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

بدون اجازه پدرش به جبهه رفت 17 سالش بود ولی ریزه بود .به جز او 4 پسر دیگر داشت ولی دوست نداشت هیچ کدامشان تو انقلاب وجنگ نقشی داشته باشند.

وقتی فهمید که حبل المتین به جبهه رفت پیغام داد یا برمیگرده ویا دیگه به خونه نمیاد.

ولی  برای حبل المتین عشق به جبهه وامام دلگرمیش بودوباعث ماندگاریش.

پدرش مخالف هرچی انقلاب  ومسایل سیاسی بود.زیاد از امام خوشش نمی اومد و مخالف روحانیون بود.

تا اینکه

یه شب خواب دید وهمون خواب نگرششو تغیر داد.

خواب دید تو یه گرداب گرفتار شده وهر چی صدا میزنه کسی به دادش نمیرسه.تو همین دست وپا زدنها و فریاد کشیدنها یه سید نورانی رو میبینه که دستشو دراز کرد به سمتش اورد وازش میخواد که دستشو بگیره  تا نجاتش بده.

ازش میپرسه: شما کی هستین اون سید میگن : همونی که ازش نفرت داری .همونی که ازش به خوبی یاد نمیکنی وباهاش بدی وبعد دستشو میگیره و نجاتش میده. وقتی صورتشو نگاه میکنه حضرت امام رو میبینه واز خواب بلند میشه ووبعد تبدیل به یکی از عاشقان حضرت امام میشه .

از اون به بعد دیگه مخالف جبهه رفتن حبل المتین نشد.

الان حبل المتین یه جانباز شیمیاییه .خودش وخانوادش عاشق انقلاب و امام هستند.

سالگرد ارتحال بنیانگزار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه الله علیه بر همه عاشقان کویش تسلیت باد


[ شنبه 86/3/12 ] [ 7:29 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

روز غم الودیست.

دخترکان  کنار هم نشسته وبا گوشه استین لباسشان  اشکهای یتیمی از چشم میگیرند.

پدر را یارای در خانه ماندن نیست.

حتما باز کنار چاه رفته است.

مادر دیگر ارام گرفته بود.دیگر صدای گریه اش همسایه ها را اذیت نمیکرد .اخر انها نزد پدر امده بودند وگله کردند که مادر زیاد گریه میکند وما اذیت میشویم.

پدر نمیدانست چه بگوید.به غربت خود بگرید یا به بیدردی مردم.

یادش نمیرفت که چگونه مادر درب تک تک اینها را زد تا از حق دفاع کنند ونگذارند به حریم  پیامبر بی احترامی کنند. ولی هیچ کدامشان جواب مادر را ندادند .مادر باز به بیت الاحزان میرفت وباز گله مردم.

فرشته ها خیلی غصه میخوردند.

خدا هم غصه دار بود .

اخر مادر همیشه برای همسایه ها ومردم دعا میکرد .همیشه کمکشان مینمود.ولی انها ........

مادر دیگر خسته شده بود.دیگر دوست داشت به اسمان پر بکشد.

فرشته ها دعوتش کرده بودند.انها دیگر نمی توانستند پژمردگی یاس اسمانی را ببینند.

انشب بچه ها مادر را در اغوش گرفتند.مادر به صورت تک تکشان نگاه کرد.

این قصه هنوز ادامه دار بود. نمیدانست برای کدامشان بغض کند.

حسن ، حسین ، زینب ، وای خدایا  داغ دلش تمامی ندارد.

این چه قصه ایست که تقدیر برایش رقم زده بود.

مادر چشمانش را بست.حسن دستانش را گرفت ومیبوسید.

حسین صورت بر  پاهای مادر زد و میبویید.

کربلایی بود منزل علی.

فرشته ها هم گریه میکردند .

امده بودند تا مهمانشان را ببرند.دلهای کوچک زود از یتیمی شکستند.

 


[ پنج شنبه 86/3/10 ] [ 7:23 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

تقدیم به همه انانیکه روزی روزگاری مادرداشتند.

 روزی من دوباره به سویت خواهم امد

روزی دوباره مرا در جاده ابریشمی چشمانت خواهی دید انروز که سوار تابوتم و بر دستهای مسافران خاکی  مرا به انتظار مینشینی.

انروز که ناگهان تنهایم گذاشتی و به سوی بیکرانه ها رفتی  بالهایم شکست.پریدن را از یاد بردم واسمان اسمان اشک بود که بر خشکزار قلبم باریدن گرفت.

تو زیباترین واژه هارا  با خود بردی و تلخ ترین احساس را برایم جا گذاشتی.

وقتی تو بودی همه چیز خوب بود ، بهار بود و وقتی تو رفتی بهار رفت وخوبی رفت.

دوستانم همیشه برلب زیباترین کلمه خدا را زمزمه میکردند ولی من عاجز بودم .ارزو داشتم روزی بتوانم تک تک حروف نامت را زمزمه کنم  ولی نمیتوانستم .هنوز ان ارزوبر دلم مانده.از ان روزی که فهمیدم هرگز نمیتوانم نامت را برزبانم جاری سازم.

.تو زیبا ترین شعر خدا بودی  و فرشته ای که نسیم  روحبخش زندگی را  در کالبد خسته ام می وزاند .

 ولی چه کوتاه بود بهار عمرم .چه بارانی بود فصل سبز زندگیم .

اگرچه تا شقایق هست زندگی باید کرد ولی فهمیدم که  کبودی قلب شقایق از چیست .

کبودی  که  یادگار درد  فراق است.

سالیان طولانی بی تو گذشت . سخت بود .سخت.

تو که رفتی  با تاریکی ، نا مهربانی ، خواری ، تبعیض، وهر چه بوی  اشک را دارد  اشنا شدم .

زود بود برایمان زود .

در کودکی بزرگ شدم ودر نوجوانی کوهی از تجربه .

با هر نامهربانی ، مهربانی یاد گرفتم وودر زیرسایه تبعیض  درس یکرنگی اموختم .

افتاب روشن اسمان خیالم بودی ونظاره گر بهشتی دنیای تنهاییم.

سایه سار یادت  با من بود ونگهدارم.

تمام شد. تمام شد دورانی که حضورت را خواهان بودم  واکنون من نیز یک منتظرم. منتظری که کنار جاده ابریشمی زندگی ، ساربان را از انتهای جاده به نظاره نشسته تا به  جمع لاهوتیان بپیوندد .


[ سه شنبه 86/3/8 ] [ 8:26 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

بمباران فرهنگی از موشکی به نام موبایل

استفاده از تکنولوژی در مسیر نامتعارف ان سالهاست که فرهنگ اصیل واسلامی کشور ما را  هدف قرار داده است . وقتی مقام معظم رهبری سالیان قبل به این موضوع به عنوان شبیخون فرهنگی اشاره کردند کسی این امر را جدی نگرفت وضرر این بی توجهی دامن گیر همه ما شده وخواهد شد.وقتی دشمن کینه توز در مقابله با ملت ما از هیچ راهی نتیجه نگرفت سعی کرد از راه نهایی وارد عمل شود همان راهی که مسیحیان در قضیه سپاهیان اسلام در اندلس  به کار گرفتند. استفاده از تیرهای شهوت انگیز.

 متاسفانه امروزه در جامعه اسلامی ما  این صحنه ها بوفور دیده میشود.ار وسایل صوتی وتصویر خانگی  که بگذریم (ویدئو .اینترنت.سی دی ....) یکی از خطرزا ترین وسایل موبایل یا تلفن همراهست.

همان که خصوصی ترین صحنه های زندگی ادمها را به چشم عموم می اورد.

موبایل که مزیت اصلی ان در دسترس بودن افراد در موقع ضروری وکسب اطلاع از حالات واحوال دوستان، نزدیکان ویا در حهت امورات زندگی وکسب وکار است ، در حال تبدیل شدن به یک لانه پر از زنبورهای سمی وحشتناک  است. زنبورهای وحشی وسمی که با نیش ان  اشیانه پاک انسانها به لجنزار تبدیل میشود.

محتویات موبایل های اکثر جوانان  پر است از صحنه هایی  که زبان از بیانش شرمسار است .

ونقل وانتقال ان به موبایل همدیگر که انهم اشاعه فساد وفحشاست . از تصاویر که بگذریم ،smsهایی که گهگاهی با سخره گرفتن  لهجه ها وقومیتهای اصیل ایرانی  به خودمان با دست خودمان اهانت  میکنیم.

امروزه  در هر جا که باشی از دست موبایل نمیتوان ارامش داشت .مخصوصا در مجالس ومکانهایی که برای خانمها تدارک دیده میشود.چه وقایع اسفباری که از طریق همین موبایل دامن خانواده ها را گرفته است.

به نظر من موبایل هر کسی نشان دهنده سطح تفکر ومیزان تعهد اوست.تعهد نسبت به جامعه و اجتماع.

محتویات موبایلها نشان دهنده شخصیت صاحب انست . واقعا اگر کمی بیندیشیم ومنطقی فکر کنیم چه دلیلی وجود دارد که بیاییم در موبایل  که یک وسیله  ارتباطی صرف است از این دست داده ها  استفاده کنیم.

چه فایده ای دارد.جز لذت زودگذر شیطانی  که انهم تا ابد در سلولهای خاکستری مغز ثبت و  با هر لحظه یاد اوری ان  از جایگاه معنوی دور و دور تر می شود.

اینها برنامه های  شیطانی همانانی است که خون برادران وپدران ما را بر روی زمین جاری ساختند.

اینها نقشه های  دوزخی جلادانی هست که هر روز در جای جای جهان برادران وخواهران دینی ما را  در فلسطین و عراق و افغانستان و.....به بدترین وضع تحقیر و ظلم می نمایند.

ساده نباشیم .اب به اسیابشان نریزیم.

با دست  خود  تیشه  به ریشه خود نزنیم .


[ یکشنبه 86/3/6 ] [ 12:58 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

 

 

سوم خردادسالروز فتح خرمشهر شهر خون واستقامت را با یاد تمامی شهیدانی که خونشان هنوز بر سنگفرشهای خونین شهر من وتو را صلا میزند گرامی باد.

یاد روزهای حماسه وشور یاد اروند وکارون یاد استقامت شوش ودزفول بخیر.کمی به سالها قبل برگردیم ، در ان سالی که از رادیو خبر پیروزی خرمشهر به گوش رسید.

خبر پیروزی  نیروهای ایرانی در منطقه عملیاتی فتح المبین انعکاس گسترده ای در مطبوعات وخبر گزاریهای جهان داشت.

خبرگزاری فرانسه: بر اساس اخرین گزارشهای رسیده از جبهه های  جنگ ایران وعراق، نیروهای ایرانی در حمله ای که دیروز در استان خوزستان به مر حله اجرا در آ وردندمناطق وسیعی از سرزمینهای تحت اشغال را باز پس گرفتند.

خبرگزاری امریکایی رویتر:در حمله بزرگ ایران که ازاد سازی بخش وسیعی از خاک این کشور را به دنبال داشت،بیش از ده هزار عراقی کشته یا زخمی شدند وحداقل دو هزار نفر به اسارت گرفته شدند.

پس ازاعلام خبر پیروزی ، مردم به خیابانها امدند وبه همدیگر شیرینی تعارف کردند،نظیرزمانی که در ژانویه 1979( دی ماه)1357 اعلام شد که شاه ایران را ترک کرده است.

رادیو بی بی سی:به نظر اگاهان غربی ،روشن است که ایران در در گیری اخیر با عراق،دست برنده را دارد. متخصصان  نظامی در غرب ، این عملیات را پیروزی بزرگ ایران می دانند. نیروهای مسلح ایران نفرات بیشتری در اختیار دارند و از روحیه بسیار خوبی برخوردارند.

خبرگزاری رویتر به نقل از خبرگزاری عراق:

صدام حسین خواستار اتش بس   وحل وفصل جنگ با ایران ، از راه مصلحت امیز شد.

خرمشهر بعد از 34 روز مقاومت سقوط کرد ، بعد 575 روز ظرف کمتر از 24 ساعت ازاد شدرادیو بی بی سی در طول انجام عملیات بیت المقدس در تحلیلی گفت: چنانچه ایرانیان در صدد باز پس گرفتن خرمشهر باشند سخت ترین گردو را برای شکستن بر گزیده اند.

غنایم بدست امده در عملیات بیت المقدس :

تانک ونفربر:105 دستگاه

جیپ حامل توپ:30 دستگاه

توپ130م م:18 قبضه

سلاح انفرادی:بیش از ده هزار قبضه


[ سه شنبه 86/3/1 ] [ 11:12 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

زینب زینت پدر بود وافتخار دودمان ومدافع امام خویش.

او مادر شهید بود ودختر شهید وخواهر شهید وعمه شهید.

زینب امد شام را یکباره ویران کرد ورفت

 اهل علم را از کار خویش حیران کرد و رفت

زینب امروز الگوی هرزن با ایمانیست که هم به تعهد اخلاقی و عفاف ارزش میدهد و هم در پی کسب علم ومعرفت .

میلاد با سعادت دخت حیدر کرار(ع) و فاطمه زهرا سلام الله علیها  وروز پرستار بر همه شیعیان مبارک باد


[ سه شنبه 86/3/1 ] [ 8:59 صبح ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

      بنام خدا

یکی از کارهایی که بشر امروز بدان بسیار تکیه دارد استفاده از اطلاعات بروزدنیاست.

بقول معروف هرکه دانا ترباشد بیشتر زنده میماند.

واین اطلاعات برای زنده ماندن است برای زندگی  برای اشنایی با مسیری که پیش روی ماست.

ما باید حرکت کنیم وبه انجام این کار ناچاریم.

 حال چقدر در طول روز بدنبال یافته های جدید در کلیه عرصه ها هستیم؟

چقدر سعی میکنیم جستجو کنیم وبر دانایی خویش بیفزاییم ؟

یکی از این موارد مربوط به تغذیه ماست .

چقدر به تغذیه مناسب خود اهمیت می دهیم؟

لابد سریال یانگوم را نگاه میکنید.

یکی از نکات  خوب این فیلم تلنگری است که در رابطه با طرز پخت غذاها و استفاده از سبزیجات به ما میزند.

شاید  به نوع غذا ها و  نوع پخت ان دقت کرده باشید.

استفاده از گیاهان وسبزیجات مختلف.

سبزیجاتی که در روستای ما بوفور دیده میشود وما غافل از ان

 گیاهانی که از زیر بتونها ی حیات  منازل ما  از روی دیوار های خانه های شمالی سر برمی اورند  وما ......

چمنهای خانه هایمان.. باغات ماودر جاده های زمینهای کشاورزی ما پر است از این سبزیجاتی که یانگوم خانم و دوستانش در اشپز خانه خود از ان استفاده میکنند .

ولی ما راه استفاده ازاینها را نمیدانیم. و اسم بعضی ها را اصلا نمیدانیم چیست. فقط از برنج یا خیلی کم از اشهای شمالی و بقیه همه از روغن که ضرر ان را میدانید.

در وبلاگ از قران بپرس با لینکی بنام طب قرانی اشنا شدم .در این سایت که متعلق به اقای جمشید خدادای است در رابطه با تغذیه مناسب وسالم از منظر قران مطالب جالبی دارد.

از یکی از دوستان سی دی صوتی ایشان را گرفتم که بسیار جالب است.

ایشان در جایی می گویند اگر از خانمها روغن وشکر که دوچیز مضر هستند را بگیرید شاید نتوانند غذایی

درست کنند.

.درمان بعضی از بیماریها  با تغذیه اصولی نیز از جمله مطالبی است که دانستن ان خالی از فایده نیست.(به جای هزینه های میلیونی برای مداوا)

خلاصه اینکه  ما ایرانیان باید در اصول تغذیه خود تغیر اساسی ایجاد کنیم.

بعضی از غذاها ی  ممنوعه ای که  در این سی دی  امده  جزئ لاینفک تغذیعه روزانه ماست.

چیزی بیشتر ازاین نمیتوانم بگویم .ما باید بیشتر با طبیعت انس گرفته واز منابع غنی وطبیعی ان مثل یانگوم واهالی سریال جواهری در قصر استفاده کنیم نه از این روغنهایی که معلوم نیست چگونه وبا مخلوط کردن چه چیزهای دیگر بدست امده است.

البته در وبلاگ عطاری عطار نیز نکات خوبی در باره خشکبار و سبزیجات امده است.

همیشه سالم وتندرست باشید.


[ یکشنبه 86/2/30 ] [ 12:19 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

به نام خداوند مهربان و بخشنده

خوشا انانکه که الله یارشان بی  به حمد وقل هوالله  کارشان بی

. خوشا انانکه که دائم در نمازند  بهشت  جاودان ما وایشان بی

نماز جایگاه اثبات ایمان واعتقاد با ان یگانه خالق بی همتاست.

نماز سرمایه عظیم وگنجی ناتمام است که خداوند کریم از عرش خود ارزانیمان داشته است تا با انس بدان  فقر را از خود دور نماییم.نماز چشمه زلال الهیست تا با طهارت خود شایستگی عروج در خلوت یار را از ان خود کنیم. ارامش سکون رها شدن  پریدن و اسمانی شدن را تنها بر روی سجاده ها ی لطیف وعارفانه نماز میتوان پیدا کرد.

خداوند در قران  می فرمایند نماز را بجای اور که نماز انسان را از هر کار زشتی باز میدارد.

همچنین در سوره مدثر ایات 42 تا 44 میفرماید:

از جهنمیان میپرسند چه عملی شما را جهنمی کرده است در پاسخ گویند ما از نماز گزاران و انفاق کنندگان نبودیم.امام صادق می فرماید:نماز سپری بین انسان واتش جهنم وکفاره گناهان است.

رسول خدا فرمود: هر روز فرشته ای در قبرستان به مردگان خطاب میکند ایا کسی ارزویی و غبطه ای دارد انان در پاسخ گویند : ما به حال نماز گزاران در مساجد و روزه داران غبطه میخوریم که چرا ما نمیتوانیم مانند انها این اعمال را انجام دهیم.

در جهنم مکانی است که جهنمیان در ان هفتاد مرتبه از شدت حرارت وداغی ان به فریاد ایند از ان حضرت پرسیده شد این مکان دردناک جای چه کسانی است ؟ فرمود جایگاه شرابخواران از اهل قران و کسانی که نماز نمی خوانند. باز میفرمایند : ای علی نماز شب بخوان نماز شب بخوان نماز شب بخوان .

سلمان گوید :مردی نزد حضرت امیرالمومنین (ع) امد وعرض کرد من از خواندن نماز شب محروم گشته ام و توفیق این عمل از من سلب شده است .حال چه کنم؟

فرمود : گناهانت تورا به بند کشیده وموجب سلب توفیق تو گردیده است( بحارالانوار جلد 84ص151)

.حضرت رسول (ص) میفرمایند : کسی که سه روز عمدا نماز نخواند و بدون توجه در این حال بمیرد شایستگی غسل وکفن ودفن در قبر ستان مسلمین را ندارد(جامع الاخبار ص 187)

پانزده بلا و گرفتاری

حضرت زهرا (س) فرمود از پدرم درباره مردان وزنانیکه در نمازشان سستی وسهل انگاری میکنند پرسیدم ان حضرت فرمودند:

کسی که نسبت به نماز سستی وسهل انگاری کند خداوند اورا به پانزده بلا وگرفتا ری مبتلا میگرداند: برکت را از عمر ورزق وروزی اش میگیرد.سیمای صالحین را از چهره اش محو میکند.هر کاری که بکند بدون پاداش خواهد بود. دعایش مستجاب نخواهد شد.برای وی بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.خوار وذلیل میمیرد.گرسنه وتشنه جان خواهد داد بطوری که اگراز همه نهرهای دنیا به او اب داده شود تشنگی او برطرف نخواهد شد خداوند فرشته ای را بر میگزیند تا اسایش اورا در قبر سلب نماید.قبرش را تنگ خواهد کرد.قبرش تاریک خواهد بود.خداوند فرشته ای را بر میگزیندتا او را با صورت روی زمین بکشد در حالیکه خلایق به او بنگرند.به سختی مورد محاسبه قرارمیگیرد.خداوند با نظر رحمت به او نمی نگرد واورا پاکیزه نگرداند وبرای او عذابی دردناک قرار دهد.(مستدرک الوسایل جلد3ص24)

نماز اول وقت

شخصی نزد اقای نخودکی از بزرگان دینی مشهدرفت ورو به ایشان نمود واز ایشان خواست تا چند دستور اخلاقی کلیدی به ایشان بیاموزد .

او از اقا خواست تا با ان نکات بتواند شغل خوب همسر خوب وخانه ای برای زندگی مهیا کند.

اقا فرمودند : اگر شغل خوب میخواهی نماز اول وقت را به هیج عنوان ترک نکن.

 اگر همسر خوب میخواهی نماز اول وقت واگر خانه ای برای خود میخواهی نماز اول وقت را ترک نکن

ان شخص گفت چند خواسته با یک کلید اقا فرمودند نماز اول وقت شاه کلید است برای همه مشکلات.ان شخص با انجام این دستور هم صاحب شغل خوب همسر خوب وخانه مناسب گردید.

دوستان خوبم  نماز اول وقت داروی تمامی دردهاست در ان سری است که تنها کسانی از ان واقفند که نسبت به این امر مداومت دارند. شما هم اگر در زندگی مشکل یا گره ای در امورات دارید این امر را از خواهرتان

بپذیرید که ما بندگان سرگشته برای نجات جز این راهی نداریم . فقط کافیست امتحانش کنید . التماس دعا

 

 

 

 


[ جمعه 86/2/28 ] [ 6:32 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]

گهگاهی که در افکار خود غرق میشوم احساس نا اشنایی را پیدا میکنم .

احساسی که مرا از جا کنده  وبا خود میبرد به سرزمینهای دور

به سرزمینی که  وجدانت  را دران راهی نیست تا هر لحظه  بر ندانم کاریهایم  سرزنشم کند

کبوتری سبکبال  که بندی بر پایش نیست.

خدای من.

چه میشود مرا؟

وقتی بر استانت سر سجده بر زمین میگذارم  غرق در نور الهیت  اشکهایم جاری و لبهایم لرزان وزبان در کامم به ذکر تو  العفو العفو العفو من جمیع الذنوب .

چقدر فراق؟  چقدر دوری از تو؟

گهگاهی برای انقدر مهربانیت دلم میسوزد که از خودم بیزار میشوم .

بیزار از غفلتهایم  از بی وفائیم  از نامهربانیم .

مه غلیظی دیدگانم را در خود فرو میبرد .

اسمان دیدگانم بارانی میشود .

چند وقتی بود  که کویر در دلم  لانه کرده بود.

سرم را به بالا میبرم   آبی آبی

نفسی  روح افزا   وزیدن گرفت  .

خود را بدست باد سپردم .

صدایی مرا بخود اورد

برخیز

چشم که باز نمود م

فقط عشق بود و عشق

 

 

 

 

 

 

 

 


[ چهارشنبه 86/2/26 ] [ 2:29 عصر ] [ فارا عطایی ] [ نظر ]
<      1   2   3      >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

با ماه و مهر همسفر جاده های اسمانی باشید.
لینک دوستان
امکانات وب
head> bahar86 - ماه و مهر